به گزارش خبرنگار حوادث رکنا در تبریز، 17 مهرماه سال 1395 هم زمان با تاسوعای حسینی بود که خبر
مرگ مشکوک دو تن از اعضای خانواده پزشکی در
تبریز با هویت علیرضا ، سرتیتر تمام رسانه ها شد. مرگی که بنابر ادعاهای این پزشک، به دلیل مصرف غذای نذری مشکوک بوده است.
به دنبال مرگ مشکوک همسر و مادربزرگ علیرضا بعد از چند روز بستری در بیمارستان که ناشی از مصرف غذای آلوده بوده است، تحقیقات بازپرس ویژه قتل تبریز به همراه تیمی از کارآگاهان دایره جنایی پلیس آگاهی در این خصوص شروع شد.
بازپرس وقت ویژه
قتل ، بلافاصله دستورات لازم را جهت بررسی تمام ابعاد مسئله صادر کرد و ماموران در قدم اول سراغ تک تک اعضای خانواده از جمله علیرضا رفتند و او در اظهارات اولیه مدعی شد که غذاها را فردی ناشناس به عنوان
غذای نذری برای وی آورده بود؛ اما با توجه به اظهارات متناقض او در مراحل مختلف تحقیقات، بازپرس دستور تحقیق از نامبرده را به کارآگاهان صادر نمود.
همچنین بازپرس در بیمارستانی که پدر و مادر علیرضا در آن بستری بود حاضر شد و اقدام به تحقیق کرد؛ مادر خانواده در اظهارات خود عنوان کرد: غذایی که پسرم آورده بود خیلی گرم و تازه بود و اصلا شبیه غذای نذری نبود و هویجی که کنار مرغ گذاشته شده بود، کیفیت بسیار خوبی داشت.
علیرضا منکر قتل می شود
اشاره به وجود هویج در کنار مرغ، سرنخی به بازپرس پرونده می دهد تا وی بلافاصله به کارآگاهان پلیس آگاهی دستور دهد تمام رستوران ها و غذاهای تلفنی موجود در اطراف محل کار متهم را مورد تجسس قرار دهند تا معلوم شود آیا رستورانی وجود دارد که در کنار مرغ، خورشت هویج سرو می نماید.
ماموران در طی تحقیقات خود متوجه می شوند با فاصله کمی از محل کار متهم، غذای تلفنی وجود دارد که در کنار مرغ به جای زرشک، خورشت هویج سرو می نماید و همچنین ماموران مشاهده می کند عین ظروف غذاهای مصرف شده توسط اعضای خانواده متهم نیز در محل مغازه وجود داشته است.
با توجه به این که در روبروی غذای تلفنی مورد نظر، دوربین مداربسته وجود داشت، فیلم دوربین مداربسته سریعا اخذ و بازبینی و مشخص می شود که علیرضا حوالی ساعت یک به غذای تلفنی مذکور مراجعه و پس از دادن سفارش به صورت پیاده محل را ترک و حدود یک ساعت بعد با خودرو مجددا به محل مراجعه و بعد از گرفتن شش پرس غذا، محل را ترک می کند.
با توجه به دلایل به دست آمده بازپرس علیرضا را احضار و بازجویی می کند؛ اما علیرضا رو به بازپرس می گوید: آن روز چون فردی که قرار بود غذاهای نذری را بیاورد دیر کرده بود و من هم از قبل به خانواده ام گفته بودم که ظهر برایتان غذای نذری خواهم آورد، بنابراین به صورت پیاده به غذای تلفنی که دوتا کوچه پایین تر از کلینیک محل کارم بود، رفته و غذا سفارش دادم تا موقع خروج از محل کار، غذاها را تحویل بگیرم. بعد به محل کارم برگشتم؛ اما موقعی که از کلینیک خارج می شدم، فرد ناشناس مورد نظر از پشت دنبالم دوید و غذاهای نذری را تحویل داد؛ اما چون خودم نیز غذا سفارش داده بودم، مجبور شدم شش پرس غذای سفارش داده شده را نیز از غذای تلفنی تحویل بگیرم که در بین راه، غذاهای خودم را به یک خانم دوره گرد در چهار راه ابوریحان تحویل دادم...
ادعاهای علیرضا دروغ از آب درآمدند
با توجه به ادعاهای متهم، بازپرس دستور بررسی دوربین های مداربسته محلی که متهم مدعی بود غذاها را به یک خانم دوره گرد داده است صادر می نماید؛ اما با بازبینی دوربین های مداربسته، اثری از خانم مورد ادعای متهم پرونده به دست نمی آید.
اینبار متهم اقرار می کند که ادعایش مبنی بر دادن غذاها به دوره گرد دروغ بوده و رو به بازپرس می گوید: غذاهای خریداری شده را عینا به منزل بردم، چون فردی که قرار بود غذاهای نذری را بیاورد آن روز اصلا به کلینیک نیامد. بنابراین مجبور شدم خودم غذا تهیه کرده و به منزل ببرم و چون به خانواده ام قول غذای نذری را داده بودم، به دروغ اعلام کرده ام که غذاها نذری می باشند.
همچنین متهم در بازجویی های صورت گرفته اقرار می کند که با همسرش دچار اختلافات شدید بوده و در معرض طلاق بوده اند. اما به جهت حفظ آبرو، مجبور به ادامه زندگی بودند.
صدورکیفرخواست برای علیرضا
بعد از تکمیل تحقیقات ابتدایی، پرونده این پزشک با صدور کیفرخواست از شعبه ویژه قتل دادسرای عمومی و انقلاب تبریز به دادگاه کیفری یک استان ارسال و قضات دادگاه مذکور بعد از تشکیل جلسه و شنیدن دفاعیات متهم، با توجه به محتویات پرونده و درخواست
قصاص از سوی اولیای دم مقتولان رای به قصاص نفس متهم صادر کردند.
اما رای صادر شده از سوی قضات دیوانعالی کشور نقض و پرونده بار دیگر برای رسیدگی به دادگاه کیفری هم ارز استان ارجاع داده شد و متهم بار دیگر پای میز محاکمه رفت و از خود دفاع کرد. اما اینبار هم با توجه به ادله موجود در پرونده، قضات دادگاه بار دیگر رای به قصاص نفس متهم صادر کردند.
در روز حادثه مادربزرگ علیرضا هم با خوردن غذای نذری جان خود را از دست داده بود، ولی چون متهم توانسته بود رضایت اولیای دم دومین مقتول را بگیرد؛ با درخواست قصاص از سوی اولیای دم مقتول اول به یک بار قصاص محکوم شد. اینبار رای دادگاه در شعبه ۲۴ دیوانعالی کشور مهر تایید خرد.
گزارش رکنا حاکی است، با توجه به پیگیری های صورت گرفته از زندان مرکزی تبریز که مقامات قضایی استان نیز آن را تایید کردند، علیرضا با گذشت و اعلام رضایت اولیای دم هر دو مقتول (همسر و مادربزرگ) از زندان آزاد شد.
فاطمه قلی پور گنجه لو
نظرات و دیدگاهها
هیچ نظری برای این خبر ارسال نشده است؛
شما نفر اول باشید.