به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از آذر ماه سال ۱۴۰۰ آغاز شد. زن جوانی با پلیس تماس گرفت و از جنایت فجیعی که در خانه مادر شوهرش رخ داده بود خبر داد .
این زن به ماموران گفت: همسرم سالهاست از معلولیت جسمی رنج میبرد. من و دخترم نمیتوانستیم از او نگهداری کنیم. به همین خاطر او به خانه مادرش در سعادت آباد رفت و با مادرش در خانه ویلایی زندگی میکرد .مادر شوهرم برای همسرم پرستار گرفته بود تا کارهایش را انجام دهد و من و دخترم آخر هفتهها به آنجا میرفتیم به همسر و مادر شوهرم سر میزدیم. امروز وقتی به آنجا رفتم با صحنه وحشتناکی روبه رو شدیم. همسرم چند روز بود که در یک اتاق حبس شده بود و هیچ خبری از مادر شوهرم نبود. من همه جا را دنبال او گشتم و با رد خونی که از کمد دیواری به بیرون جاری شده بود روبه رو شدم .من وقتی در کمد را باز کردم متوجه جسد مادر شوهرم شدم که زیر رختخوابها پنهان شده بود شدم.
با این تماس ماموران به خانه ویلایی در کوی فراز رفتند و جسد زن سالخورده که شواهد نشان میداد چند روز از مرگش گذشته در کمد دیواری روبه رو شدند که دست و دهانش با شال بسته شده بود.
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و ماموران به بررسی پرداختند.
ردیابی پرستار مرموز بعد از ۲سال شواهد نشان میداد همزمان با این جنایت پرستار پسر قربانی که مردی جوان به نام سعید بود نیز به طرز مرموزی ناپدید شده است. ماموران به ردیابی وی پرداختند و در ادامه تحقیقات فهمیدند وی طلاها و خودرو هیوندای قربانی را نیز سرقت کرده و به محل نامعلومی گریخته است.
با گذشت نزدیک به 2 سال از این جنایت ماموران دریافتند سعید که مخفیانه از کشور خارج شده بود به ایران بازگشته است و وی را در عملیاتی ویژه ردیابی و بازداشت کردند .
سعید سعی داشت با دروغگوییهایش پلیس را گمراه کند.
ادعای دروغینوی در نخستین بازجویی گفت : من پرستار مرد معلول بودم و مدتی بود به خانه ویلایی رفت و آمد داشتم.آخرین بار که به آنجا رفتم متوجه شدم پیرزن خودکشی کرده است. من که ترسیده بودم کیسهای را روی سر پیرزن کشیدم و از ترسم جسد را میان رختخوابها در کمد دیواری جاساز کردم. من در اتاق خواب را به روی مرد معلول بستم و از خانه خارج شدم.
در حالی که این مرد سعی داشت خودش را بیگناه نشان دهد ماموران خودرو هیوندای قربانی را از پارکینگ خانه برادرش کشف کردند .
برادر سعید گفت : دو سال قبل برادرم در حالی که هراسان بود به خانهمان آمد و خودرو هیوندا را در پارکینگ خانهمان گذاشت و رفت .
÷با اظهارات این مرد سعید که میدانست دستش برای پلیس رو شده لب به اعتراف گشود و به قتل اعتراف کرد .ولی این بار نیز سناریوی جدیدی را برای انگیزه جنایت مطرح کرد و گفت :خالهام مقدار زیادی طلا داشت که میخواست آن را بفروشد. من طلاهای خاله ا را گرفتم و به پیر زن ثروتمند فروختم .قرار بود او مبلغ ۶ میلیارد تومان به من بدهد .اما او پولم را نمیداد. به همین خاطر آخرین بار با هم درگیر شدیم و من او را خفه کردم و ماشین و طلاهایش را دزدیدم . من در ازای دادن طلاهای خاله ام به پیرزن از او سفته گرفت بودم.
این ادعا در حالی مطرح شد که با تحقیقات پلیسی مشخص شد سعید پس از قتل از قربانی اثر انگشت گرفته و آنها هیچ مراوده مالی با یکدیگر نداشتهاند و پرستار قلابی با طمع سرقت پول و طلاهای پیرزن دست به جنایت زده است .
با افشای حقیقت سعید به بازسازی صحنه جرم پرداخت و پرونده اش با صدور کیفرخواست به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا به زودی به جرم وی رسیدگی شود.
این در حالی است که اولیای دم برای وی حکم قصاص خواستهاند.
نظرات و دیدگاهها
هیچ نظری برای این خبر ارسال نشده است؛
شما نفر اول باشید.