به گزارش رکنا، اوایل اسفند سال گذشته مردی جوان در تهران ناپدید شد و خانوادهاش در
پلیس آگاهی تهران شکایت کردند. در تحقیقات پلیسی معلوم شد از حساب بانکی او مبلغ ۸۸ هزار تومان به حساب یک زن جوان و ۳۰۰ هزارتومان به حساب مردی میانسال واریز شدهاست. آن دو شناسایی و مورد تحقیق قرار گرفتند. زن جوان در اظهاراتش گفت: مردی از آشناهایم راننده اینترنتی است، از همسرش جدا شده و بهخاطر مهریه حسابش مسدود بود، کارتم را امانت گرفت که مسافران پول کرایه را به حسابش واریز کنند.
مرد میانسال هم گفت: اطراف تهران باغ و سوئیت اجاره میدهم؛ مرد گمشده هم مشتریام بود۳۰۰ هزارتومان واریز و سوئیتی اجاره کرد اما نیامد.
ماموران دفتر او را که نگاه کردند نام مرد گمشده بهعنوان مشتری در آن ثبت شده بود؛ همچنین معلوم شد مرد گمشده آخرین مرتبه با دختری جوان ملاقات داشته که او شناسایی و دو هفته قبل بهعنوان مظنون بازداشت و معلوم شد او پیش از این قرار بوده با مرد مفقودی ازدواج کند که این اتفاق رخ نداده است. لیلا در تحقیقات اعتراف کرد که مرد رانندهای به نام شاهین خواستگار سابقش را کشته و جسدش را در اطراف تهران به آتش کشیده است.بعد از آن شاهین بازداشت شد و به قتل و سوزاندن جسد اعتراف کرد. ماموران به محل اعزام شدند اما جسدی را پیدا نکردند. در تحقیقات بعدی پلیسی معلوم شد ۱۲ روز قبل از
دستگیری متهمان، چوپانی جسد سوخته را یافته و ماجرا را به پلیس گزارش داده بود. خانواده مقتول به آنجا رفتند و با آزمایش دیانای توانستند هویت مقتول را تایید کنند. این در حالی بود که دو روز پیش عامل قتل، انگیزه اصلیاش را از این قتل فاش کرد و گفت: از همسرم جدا شده و مهریه او را اقساطی میپرداختم. حسابم مسدود شده بود؛ کارت آشنایم را گرفته و از آن استفاده میکردم. چند ماه پیش با دختری جوان که مسافرم بود آشنا و مدتی بعد به او علاقهمند شده و میخواستم ازدواج کنم. از او خواستم اگر رازی در زندگیاش دارد بازگو کند. برایم تعریف کرد با پسری آشنا بوده که این پسر با زور و تهدید یک روز او را مورد آزار و اذیت قرار داده است. از ترس آبرویش و تهدیدهای او سکوت کرده و شکایت نکرده و به خانوادهاش حرفی نزده بود. با شنیدن این حرفها عصبانی و دیوانه شده بودم؛ نمیدانستم واقعیت را میگوید یا حرفهایش دروغ است. از او خواستم آن مرد را سوار خودرویم کند که قبول کرد. وقتی آن پسر سوار شد، کرایه را پرداخت کرد. در میان راه پسر جوان و لیلا درگیر شدند؛ گفتم چرا دعوا میکنید، گفت تو رانندهای نباید دخالت کنی.
متهم به قتل ادامه داد: بعد مسیر را تغییر دادم و گفتم تو او را مورد آزار و اذیت قراردادهای که فریاد زد خودرو را نگهدار. وقتی نگهداشتم مدعی شد این دختر دروغ میگوید. لیلا با گریه و التماس میگفت این پسر دروغ میگوید. پسر جوان یکدفعه آزار این دختر را تایید کرد. خون به مغزم نرسید، انگار اعصابم بههم ریخت. از آن مرد خواستم پیاده شود و در خودرو را قفل کردم. با آن پسر درگیر شدم و چاقو به گردنش زدم و او فوت شد. از ترس جسد را در چاله انداخته و با ریختن بنزین آتش زدم. دختر مورد علاقهام را هم تهدید به سکوت کردم.
حمیدرضا کیاستینیا، بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران با تایید این خبرگفت: برای متهمان قرارقانونی صادرشده و تحقیقات از آنها ادامه دارد.
وی با هشدار به دختران جوان گفت: از آنها میخواهیم که در ارتباطات قبل از ازدواج و آشنایی با مردان غریبه دقت لازم را داشته باشند و بهراحتی به آنها اعتماد نکرده و به اینگونه ارتباطات گرایش پیدا نکنند که دچار خسارتهای مالی و جانی برای خود و دیگران شوند و این زنگ خطری است که خانوادهها باید آن را جدی بگیرند.
نظرات و دیدگاهها
هیچ نظری برای این خبر ارسال نشده است؛
شما نفر اول باشید.