به گزارش خبرنگار حوادث رکنا در تبریز، تنها یک هفته از آغاز نوروز سال جاری گذشته بود و مردم همچنان سرگرم تعطیلات عید بودند که گزارش یک مورد
آتش سوزی در یکی از منازل شهروندان به سازمان آتش نشانی گزارش شد؛ به دنبال این گزارش تیمی از ماموران کلانتری محل به همراه عوامل آتش نشانی عازم محل حادثه شدند.
آنان در بدو ورود به خانه نیمه سوخته با بچه های قد و نیم قدی مواجه شدند که هر کدام سویی می دوند و پدر خانواده نیز به خاطر شدت سوختگی به بیمارستان انتقال داده شده است. پلیس با مشاهده صحنه حادثه مشکوک شده و تحقیقات میدانی خود را برای پی بردن به رمز و راز این حادثه مشکوک آغاز کردند و در همان ابتدا سراغ همسایگان رفته تا شاید به سرنخ هایی برسند.
یکی از همسایه ها رو به پلیس گفت: به یکباره مشاهده کردیم از منزلشان دود غلیظی بلند شد و به دنبال آن پدر خانواده در حالیکه تمام لباس هایش آتش گرفته بود به بیرون از خانه گریخت.
ماموران در قدم دوم سراغ پدر خانواده که در بیمارستان بستری شده بود رفتند اما تا رسیدن ماموران مرد میانسال جان خود را در اثر شدت
سوختگی از دست داده بود که طبق اعلام پزشکی قانونی نیز علت فوت سوختگی صد در صد بوده است.
اما در این میان، پرستار مرد میانسال در بیمارستان راز عجیبی را به نقل از مرد نزد پلیس آشکار کرد و گفت: وقتی او را به بیمارستان آوردند اظهار کرد رویش بنزین ریختند و آتش زدند. بعد از شنیدن این سخنان از زبان پرستار، مجتبی جمالی، بازپرس ویژه
قتل، دستور
دستگیری همسر مقتول را به عنوان مظنون اصلی پرونده صادر کرد. زن ۵۰ ساله دستگیر و به مقر پلیس آگاهی انتقال داده شد.
اعتیاد شوهرم زندگی ام را نابود کردزن 50 ساله وقتی مقابل بازپرس پرونده نشست این گونه لب به سخن گشود و بازپرس را در جریان آنچه که گذشته بود قرار داد:
شوهرم فردی بازنشسته است، اما متاسفانه در دام اعتیاد گرفتار شده است؛ اعتیادی که تمام زندگی ام را نابود کرد و روزهای خوش را از من و بچه هایم ربود. اعتیادی که ریشه به تیشه خانواده ام زد. اعتیادی که تمام دار و ندار زندگی ام را از چنگم درآورد. اعتیادی که زندگی من و بچه هایم را در کل نابود کرد.
4 فرزند دختر و یک فرزند پسر دارم و برای تامین خرج و مخارج زندگی خودم و فرزندانم مجبور به کارگری و کار کردن در خانه های مردم هستم. فشار هزینه های زندگی از یک طرف و اعتیاد همسرم از طرف دیگر باعث شده بود در طول کل زندگی حتی یک روز خوش هم نداشته باشم؛ مدام با همسرم به خاطر اعتیادش جر و بحث می کردیم.
هزینه های زندگی آنقدر بالا بودند که حتی تعطیلات عید هم مجبور به کار کردن بودم. روز حادثه نیز تعطیلات عید بود اما من سرکار بودم و وقتی به خانه برگشتم همسرم را در حال استعمال موارد مخدر دیدم؛ باز به او تذکر دادم و دوباره جر و بحث کردیم.
طاقتم تمام شده بود، رفتم بنزین چهار لیتری را برداشتم و آن را بر روی همسرم که مقابلم ایستاده بود ریختم.
صدور 2 سال حبس برای زن میانسالبا اظهارات زن میانسال، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان ارسال و جلسه رسیدگی به اتهام این زن در شعبه مذکور برگزار شد. در ابتدای جلسه، رییس دادگاه از تمام اولیای دم مقتول خواست، درخواست خود را به دادگاه ارایه دهند که تمامی آنان از قصاص مادرشان گذشتند و رضایت خود را به دادگاه اعلام کردند.
قضات دادگاه نیز بعد از شنیدن دفاعیات متهم و با توجه به محتویات پرونده و نیز صدورکیفرخواست از شعبه دادسرا و با توجه به شرایط خاص متهم که سرپرست خانواده و دارای چهار فرزند دختر بود، با تخفیف مجازات حداقل مجازات، او را به تحمل دو سال حبس محکوم کردند.
فاطمه قلی پور گنجه لو
نظرات و دیدگاهها
هیچ نظری برای این خبر ارسال نشده است؛
شما نفر اول باشید.