اعتمادآنلاین | منصور دو سال قبل از همسرش جدا شده و حالا با این ادعا که زن سابقش او را فریب داده، برای گرفتن حضانت فرزندش اقدام کرده است.
او برای
سایت جنایی از زندگیاش میگوید:
*برای حضانت فرزندت اقدام کردهای. چرا بچه را به مادر دادی و حالا پشیمان هستی؟پنج سال قبل همسرم به من گفت میخواهد ادامه تحصیل بدهد. فرمی را برای یک دانشگاه خارجی پر کرد و من هم موافقت کردم. بعد از مدتی پذیرش گرفت و تصمیم گرفت برود. من گفتم چون پدر و مادرم پیر هستند نمیتوانم بروم. قرار شد ندا برود و بعد فکری بکنیم و ببینیم میخواهیم چه کنیم. دخترمان سهساله بود. او گفت بچه را با خودش میبرد و بعد هم قرار بود من بروم یا اینکه او برگردد اما دیگر برنگشت و ما دو سال قبل جدا شدیم.
*تو دنبال دخترت نرفتی؟ندا واقعیت را نگفت. او با دروغ توانست دخترم را از من بگیرد. حضانت دخترم را به او دادم و وقتی تصمیم گرفتم به دیدنش بروم دیگر جواب تماسهایم را نداد.
*در این مدت توانستی دخترت را ببینی؟من به کشوری که ندا رفته بود رفتم و آنها را پیدا کردم و توانستم بچهام را ببینم. ندا حاضر نبود من را ببیند و حتی حاضر نبود اجازه دهد بچه را ببینیم. پدر و مادرش واسطه شدند که توانستم بچه را ببینم.
*چرا اینطور رفتار کرد؟گفته میترسیده بچه را از او بگیرم. راستش اصلاً برایم اهمیت ندارد که ندا رفته است. زنی که تا این حد بیوفاست باید برود.
*دخترت حالا ایران است؟بله. من منتظر فرصت بودم تا کاری را که ندا کرد جبران کنم. خیلی اتفاقی متوجه شدم او برای دیدار خانواده به ایران آمده و هیچ چیز هم به من نگفته است. من هم بلافاصله دخترم را از طریق دادگاه ممنوعالخروج کردم و حالا هم آمدهام که حضانت دخترم را پس بگیرم. وکیل گرفتهام.
*فکر میکنی موفق بشوی؟بله. احتمالش خیلی زیاد است.
*دخترت رضایت دارد؟راستش نمیدانم. شاید ناراحت شود. چون پنج سال است آنجا زندگی میکند و دوستانی دارد؛ اما به هر حال دختر من است. قصد ندارم مانع خوشبختی او شوم. هر جایی بخواهد برود خودم همراهیاش میکنم. من در این مدت پدر و مادرم را از دست دادم، سوگوار آنها و البته سوگوار دوری دخترم هم بودم. ظلمی که ندا به من کرد باید تاوان داشته باشد.
*ندا میداند چه اتفاقی افتاده است؟بله. بسیار هم عصبانی است اما از اینکه چنین در دام افتاده اصلاً ناراحت نیستم.
برچسبها
دادگاه خانواده
حضانت فرزند
نظرات و دیدگاهها
هیچ نظری برای این خبر ارسال نشده است؛
شما نفر اول باشید.