اعتمادآنلاین | مهسا برای طلاق از همسرش به دادگاه مراجعه کرده است. او میگوید راهش از همسرش جدا شده و چارهای جز طلاق ندارد.
مهسا برای سایت جنایی از زندگیاش میگوید:
*چند سال است ازدواج کردهای؟چهار سال قبل با پوریا آشنا شدم و ازدواج کردم ولی دو سال است جدا زندگی میکنیم.
*چرا از همسرت جدا زندگی میکنی؟همسرم خیلی دوست دارد در خارج از کشور زندگی کند. من دوست ندارم. سعی کردم با او همراهی کنم اما نتوانستم.
*یعنی مهاجرت کردی؟بله. همسرم بورس تحصیلی یک کشور اروپایی را گرفت و با هم به آنجا رفتیم. من هم میتوانستم ادامه تحصیل بدهم اما وضع روحیام بهشدت به هم ریخت و تصمیم گرفتم برگردم و دیگر به آنجا نرفتم.
*به شوهرت گفتی؟بله. به پوریا گفتم اگر برگردم افسردگیام دوباره عود میکند؛ اما قبول نکرد پیش من بیاید. او گفت بهتر است همینطوری دورادور زن و شوهر باشیم. هر وقت خواستی بیا اینجا و گاهی هم من به ایران میآیم اما به نظر من این زندگی مشترک نیست.
*حالا کجا زندگی میکنی؟من حالا طبقه بالای آپارتمان پدر و مادرم هستم.
*چرا نتوانستی خارج از ایران زندگی کنی؟من پدر و مادرم را خیلی دوست دارم. تنها فرزند آنها هستم. ما وابستگی زیادی به هم داریم. ضمن اینکه در ایران موقعیت شغلی خوبی داشتم.
*کار میکنی؟بله من مهندس یک شرکت بزرگ هستم. حقوق خوبی دارم و وضع زندگیام خوب است. در ایران هم ادامه تحصیل دادم و در مقطع دکتری قبول شدهام.
*شوهرت با طلاق موافق است؟به من وکالت داده تا کارهای طلاق را بکنم. پایان این رابطه برای هر دوی ما بهتر است. این وضعیت باعث تنشهای زیادی بین ما شده است. اگر از این رابطه خارج شویم حالمان بهتر میشود.
برچسبها
دادگاه خانواده
نظرات و دیدگاهها
هیچ نظری برای این خبر ارسال نشده است؛
شما نفر اول باشید.