به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از 27 اسفند ماه سال ۱۴۰۰ به دنبال ناپدید شدن مرد ۵۵ ساله به نام مهدی آغاز شد.
پسر وی که به پلیس آگاهی رفته بود گفت: پدرم کارمند یک شرکت خصوصی است. صبح ها سر کار میرود و غروب به خانه برمیگردد. او دیروز صبح از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. او به محل کارش نرفته و گوشی موبایلش خاموش شده است و ما نگران او هستیم.
با این شکایت تلاش پلیس برای افشای راز ناپدید شدن مرد میانسال آغاز شد.
کشف جسد در کانال
یک هفته از این ماجرا گذشته بود که پسر مهدی بار دیگر به پلیس آگاهی رفت و اطلاعات تازهای به ماموران داد.
وی گفت: از روزی که پدرم ناپدید شده من و خانواده ام مسیری را که هر روز طی میکرد تا به سر خیابان برسد و تاکسی بگیرد چندین بار گشتیم. هر روز صبح پدرم از یک پارک میگذشت تا به سر خیابان برسد. ما چندین بار به آنجا رفتیم و نشانیهای پدرم را به یک مرد معتاد که بیشتر اوقات در پارک بود دادیم. ما به او وعده و وعید دادیم و گفتیم اگر نشانی از پدرم بیابد به او پول خوبی میدهیم. تا اینکه دیروز او حرف های جدیدی را مطرح کرد. او گفت به تازگی متوجه شده مردی معتاد پدرم را در پارک کشته و جسدش را به کانال فاضلابی در جنوب تهران انداخته است. او حتی نشانی های لباس های پدرم را هم دقیق به ما داد.
با اظهارات پسر جوان ماموران به کانال آبی که مرد معتاد نشانی آن را به پسرمهدی داده بود رفتند و با
جسد مهدی که شواهد نشان میداد نزدیک به یک هفته از مرگش گذشته روبه رو شدند.
جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و کارشناسان علت مرگ را ضربه جسم سخت به سر اعلام کردند.
اعتراف به جنایت
توجه به اینکه نشانیهایی که
مرد معتاد از قربانی به اولیای دم ارائه داده بود با واقعیت مطابقت داشت مرد معتاد به نام سعید به عنوان مظنون بازداشت شد. ضد و نقیض گوییهای این مرد شک پلیس را برانگیخت و چندین بار تحت بازجویی قرار گرفت و سرانجام به
قتل اعتراف کرد.
سعید گفت :مدتهاست به
مواد مخدر اعتیاد دارم .آن روز در پارک بودم و پولی برای تهیه مواد مخدر نداشتم. مهدی را در پارک دیدم .جلو رفتم و از او پول خواستم. اما پولی به من نداد .به همین خاطر با او درگیر شدم و با سنگ به سرش زدم. وقتی روی زمین افتاد ترسیدم .من همان موقع ماشین دوستم را از او قرض گرفتم و جسد را با ماشین به نزدیکی کانال فاضلاب بردم و رها کردم .
وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و پروندهاش با صدور کیفرخواست به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
انکار جنایت در دادگاه
در ابتدای جلسه پسر و دو دختر قربانی درخواست قصاص را مطرح کردند.
وقتی سعید روبه روی قضات ایستاد اتهام
قتل را نپذیرفت و مدعی شد بیگناه است و بی دلیل بازداشت شده.
وی گفت: من تحت فشار روانی در پلیس آگاهی به قتل اعتراف کردم و حالا حقیقت را می گویم. من روزی که مهدی کشته شد با زنی جوان که او هم اعتیاد دارد به حاشیه تهران رفته بودیم تا مواد مخدر بخریم. حتی در بین راه با هم عکسهای مشترک انداختیم و او میتواند شهادت دهد من همراه او بودهام و بی گناه هستم.
وی ادامه داد: مردی معتاد مهدی را کشته و من به همین خاطر نشانی محلی که جسد را رها کرده بود به خانوادهاش دادم .من قاتل نیستم.
در پایان جلسه و با اظهارات تازه مرد معتاد، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
نظرات و دیدگاهها
هیچ نظری برای این خبر ارسال نشده است؛
شما نفر اول باشید.